صاحبدلان

صاحبدلان

فرهنگی . اجتماعی . ادبی

م . توحیدی
م . توحیدی

به وبلاگ من خوش آمدید http://mata.lxb.ir
mata.1952@yahoo.com


تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان صاحبدلان و آدرس mata.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

صاحبدلان

زندگی سلام

گلشن چت

مطالب اخير

داریوش شاه

اصول کلی مکتب فکر دکتر شریعتی

عاشق زندگی

روز و روزگارتان خوش باد

دوست یا برادر

دشمننی روسیه با ایران

ما نابیناییم!

برگی از تقویم تاریخ

فقه آسان

قدیما

افراد منفی

سخن گفتن با خدا

آداب شریعت

نام خانوادگی

نگفتمت مرو آنجا

همه ما شریک جرم هستیم

بهترین ها

اگر برای ....

سلام صبح بخیر

ایام گل و یاسمن و عید صیام

سلام عید فطر

شب آمرزش و غفران

خوش بینی و فعالیت های اجتماعی

روزتون بخیر

قبله ی آمال

عجب و تکبر

گناه و گناهکار

یک نامه دوستانه برای بانوی من

انسانهای نیکوکار

هر چیز و هر کار در زمان خودش باید انجام شود

آتش به اختیار

دوست خوب من سلام

آنانکه نمی اندیشند.

مذهب چیست؟

ماه کنعانی من

فاصله تولد تا مرگ

حجاب

عزت نفس داشته باش

شیخ و شیطان

متفاوت باش

نويسندگان

م . توحیدی

پیوند های روزانه

حمل خرده بار از چین

حمل و سفارش از چین به ایران

فروش جلو پنجره لیفان

الوقلیون

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





ماشین مشدی ممدلی

ماشین مشدی ممدلی :
 
درباره ماشین مشدی ممدلی روایت های شنیدنی بسیاری نقل شده است که شاید همه آنها واقعیت نداشته باشد. 
 
مرحوم مشهدی محمدعلی از درشکه چی های تهران قدیم بود که به خاطر شغلش همه او را می شناختند. مشدی ممدلی صاحب چند راس اسب و درشکه بود و در میان سورچی های تهران نفوذ فوق العاده ای داشت. خودش مالک چند درشکه بود و در شهر کار می کرد. 
مردم هر روز او را می دیدند و برایش دست بلند می کردند و با او سلام و علیک داشتند.  بعد از رواج اتومبیل، کسب و کار سورچی ها کساد شد. مشدی ممدلی هم چند دستگاه اتوبوس کوچک خرید و بدین ترتیب شخصیت تازه ای یافت. در آن زمان، شوفری شغلی محبوب و مورد احترام مردم بود و بسیاری از جوانان آرزو داشتند روزی شوفر شوند.
 
سرشناسی و شهرت مشدی ممدلی سورچی و حسن خلق او سبب شده بود بچه های شیطان و بازیگوش تهران تا او را در درشکه اش می دیدند سر به سرش بگذارند. بعدها که مشدی ممدلی ماشین هم خرید دنبال ماشینش می دویدند و دسته جمعی این شعر مشهور را می خواندند:
 
    ماشین مشدی ممدلی
    نه بوق داره نه صندلی
    با پرده های مخملی
    با چوب های جنگلی
    صندلی هاش فنر داره
    شوفر بی هنر داره
    بالاخره تو صف شدم
    با پررویی به این‌ و اون تنه زدم
    توی اتول سوار شدم
    آب لمبو چون انار شدم
    لهیده چون هلو شدم
    سیاه چون لولو شدم
    برشته چون لبو شدم
    دایی بودم عمو شدم
 
این ترانه تا جایی شهرت یافت که یکی از شعرا(#غلامرضا_روحانی) آن را در قالب یک ترجیع بند بازسرایی کرد و هنرمند موسیقی شناس، مرحوم بدیع زاده، آن را در دستگاه موسیقیایی ماهور تنظیم و اجرا کرد.
 
حسن فرازمند در روزنامه اطلاعات یکی از حکایت های در مورد مشدی ممدلی را چنین نقل می کند که مشهدی محمد علی از پولدارهای معروف تهران بود و زمانی که خیابان های تهران سنگ فرش و یا خاکی بوده، صاحب یک اتومبیل استون مارتین بوده است. راننده وی در خیابان های شهر مسافرکشی می کرده و از آنجا که مشهدی محمدعلی خسیس بوده است، به وضعیت خودروی خود رسیدگی نمی کرد، به گونه ای که صندلی هایش تق و لق، سپرها و گلگیرهایش آویزان و بدون بوق و چراغ بوده و با گذر از خیابان صدا می داده است.
 
مشدی ممدلی سورچی به رحمت خدا رفت و دیگر اثری از درشکه و اتوبوسش بر جای نماند، اما هنوز پس از هفتاد هشتاد سال، وقتی مردم ماشین قراضه ای می بینند زیر لب این ترانه را زمزمه می کنند.....


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

چهار شنبه 22 ارديبهشت 1400برچسب:,

|